این روزهای یاسمن
اینجا یاسمن جونم تازه از حمام اومده موهاشم سشوار کشیده من و بابایی داریم ازش تند تند عکس میگیریم...بابایی بهش میگه بخند اونم میخنده...فداات بشم... خیلی دوست داره توو سبد اسباب بازیاش بشینه.... و دوست داره خودش کالسکه اش رو هل بده... و دوست داره لباسایی که اندازش نشده رو تنش کنه..اینجا کلی اصرار کرد لباس نقاشی اش رو تنش کنم... اينجا هم توو خونش داره بازي ميكنه...عزيز دلم...(نا محرم نبينه ) ...
نویسنده :
مامان و بابای یاسمن و حسين
13:06